ساخت فرهنگ سازمانی مثبت؛ گام‌های کلیدی و کاربردی

ساخت فرهنگ سازمانی مثبت؛ گام‌های کلیدی و کاربردی

آنچه در این مقاله خواهید خواند...

راهنمای ساخت فرهنگ سازمانی مثبت و سالم

آیا تا به حال صبح شنبه با احساس سنگینی و بی‌میلی لپ‌تاپ خود را باز کرده‌اید؟ آن دلشوره همیشگی که به نظر می‌رسد ربطی به حجم کارهایتان ندارد؟ این حس، یک زنگ خطر است که مستقیماً از «فرهنگ سازمانی» شرکت شما می‌آید.

فرهنگ، همان نیروی قدرتمند و نامرئی است که در یک محیط کاری، افراد را پرانرژی و آماده رویارویی با چالش‌ها می‌کند و در محیطی دیگر، آن‌ها را به ساعت‌شمارانی تبدیل می‌کند که فقط منتظر پایان روز کاری و رهایی از زندان روزمرگی هستند.

فرهنگ سازمانی دقیقاً چیست (و چه چیزی نیست)

بگذارید خیال شما را راحت کنیم: فرهنگ سازمانی، میز پینگ‌پنگ، قهوه رایگان یا مبل‌های رنگارنگ در گوشه دفتر نیست. این‌ها در بهترین حالت، تزئینات سطحی هستند.

فرهنگ واقعی، «هوایی» است که تیم شما هر روز تنفس می‌کند. مجموعه‌ای از قوانین نانوشته که مشخص می‌کند:

آیا یک کارمند جرأت مخالفت محترمانه با ایده مدیر ارشدش را دارد یا نه؟

آیا حاضر است فراتر از وظایف تعریف‌شده‌اش تلاش کند، چون به یک هدف بزرگتر باور دارد؟

فرهنگ؛ مفهومی «نرم» با نتایج «سخت» مالی
بزرگترین اشتباه مدیران این است که فرهنگ را یک مفهوم «نرم» و وظیفه‌ای صرفاً متعلق به واحد منابع انسانی می‌دانند. اما حقیقت این است که فرهنگ، «سخت‌ترین» و ملموس‌ترین تأثیر را بر ترازنامه مالی شما دارد.

یک فرهنگ سمی می‌تواند بهترین استراتژی‌های تجاری را نابود کند، خلاقیت را در نطفه خفه کند و بی‌صدا، بااستعدادترین نیروهای شما را به آغوش رقبا بفرستد. در مقابل، یک فرهنگ سالم، قوی‌ترین موتور رشد و یک مزیت رقابتی است که هیچ رقیبی نمی‌تواند آن را کپی کند.

پس بیایید از شعارها عبور کنیم و ببینیم چطور می‌توان آگاهانه فرهنگی ساخت که افراد نه فقط برای کار کردن، بلکه برای شکوفا شدن آن را انتخاب کنند.

فرهنگ سازمانی یک انتخاب است، نه یک اتفاق

این واقعیت کلیدی را بپذیرید: فرهنگ، خودبه‌خود به وجود نمی‌آید. اگر شما آگاهانه آن را طراحی نکنید، ترکیبی از بدترین عادات، ترس‌ها و سوءتفاهم‌های تیم، فرهنگ شرکت شما را شکل خواهد داد. ساختن یک فرهنگ عالی، مانند باغبانی است؛ نیازمند کاشتن بذر درست، آبیاری مداوم، هرس کردن علف‌های هرز و از همه مهم‌تر، صبوری است.

در ادامه ۵ قدم اساسی برای ساختن این باغ را بررسی می‌کنیم:

۱. ارزش‌ها را از روی دیوار، وارد مکالمات روزمره کنید
ارزش‌های بنیادین (مانند صداقت، نوآوری، احترام) اگر فقط پوسترهای زیبا روی دیوار یا کلماتی در وب‌سایت باشند، مطلقاً بی‌فایده‌اند. ارزش‌ها باید به «فعل» تبدیل شوند.

به جای کلمه «شفافیت»، بگویید: «ما اخبار بد را هم به همان سرعت و صراحتی که اخبار خوب را می‌گوییم، به اشتراک می‌گذاریم.»

به جای «همکاری»، بگویید: «ما موفقیت تیمی را به موفقیت فردی ترجیح می‌دهیم و برای کمک به همکارانمان در دپارتمان‌های دیگر پیش‌قدم می‌شویم.»

این تعاریف رفتاری، یک زبان مشترک برای تصمیم‌گیری در لحظات سخت ایجاد می‌کند.

۲. رهبران، آینه تمام‌نمای فرهنگ هستند
کارمندان به حرف‌های شما گوش نمی‌دهند؛ آن‌ها رفتار شما را تماشا می‌کنند. فرهنگ، سایه‌ای است که از رهبران بر سر سازمان می‌افتد.

اگر مدیری از تعادل کار و زندگی حرف بزند اما نیمه‌شب ایمیل کاری بفرستد، پیام واقعی همان ایمیل نیمه‌شب است. اگر مدیری از ریسک‌پذیری صحبت کند اما اولین شکست را با سرزنش پاسخ دهد، هیچ‌کس دیگر ریسک نخواهد کرد. رهبران باید آگاهانه ارزش‌ها را زندگی کنند، اشتباهات خود را بپذیرند تا آسیب‌پذیری را به نقطه قوت تبدیل کنند و در برابر رفتارهای سمی (حتی از سوی پربازده‌ترین کارمندان) قاطعانه بایستند.

۳. برای فرهنگ استخدام کنید، نه فقط برای مهارت
مهارت‌های فنی قابل یادگیری هستند، اما شخصیت و ارزش‌های فردی به سختی تغییر می‌کنند. بزرگترین اشتباه، استخدام افرادی با رزومه درخشان اما ناهماهنگ با DNA فرهنگی شماست. این افراد مانند ویروس، فرهنگ شما را از درون تضعیف می‌کنند.

در مصاحبه‌ها، سؤالات رفتاری بپرسید: «آخرین باری که با همکارت اختلاف نظر جدی داشتی را تعریف کن. چطور حل شد؟» یا «زمانی را توصیف کن که در پروژه‌ای شکست خوردی. واکنش تو و تیمت چه بود؟» پاسخ این سؤالات گویاتر از هر مدرک تحصیلی است.

۴. قدردانی را به یک عادت روزمره و فراگیر تبدیل کنید
هیچ‌چیز به اندازه حس «دیده نشدن» برای انگیزه کشنده نیست. انسان‌ها تشنه قدردانی صادقانه و فراگیر هستند. توجه به جزئیات معجزه می‌کند. مناسبت‌های خاص فرصتی طلایی برای نشان دادن این است که شما به افراد به عنوان یک انسان کامل نگاه می‌کنید، نه فقط یک عنوان شغلی.

برای مثال، تقدیر از همکاران خانم با یک هدیه سازمانی روز زن که با فکر و احترام انتخاب شده، فراتر از یک هدیه ساده است؛ این پیامی قدرتمند درباره ارزش‌گذاری حضور آنان است. به همین ترتیب، قدردانی منصفانه از همکاران آقا با یک هدیه سازمانی روز مرد، این حس را تقویت می‌کند که در این فرهنگ، تلاش هیچ‌کس نادیده گرفته نمی‌شود و همه اعضای تیم ارزشمند هستند.

۵. امنیت روانی: اکسیژن لازم برای نوآوری و صداقت
و اما مهم‌ترین عنصر یک فرهنگ سالم: امنیت روانی.

این مفهوم به یک معنای ساده خلاصه می‌شود: افراد احساس کنند می‌توانند خودشان باشند، بدون ترس. بتوانند ایده‌هایشان را بگویند، سؤال بپرسند، اشتباه کنند و محترمانه مخالفت کنند، بدون آنکه نگران باشند مورد تمسخر قرار گیرند یا جایگاه شغلی‌شان به خطر بیفتد. در غیاب امنیت روانی، شما فقط دست‌های کارمندانتان را استخدام کرده‌اید، نه مغز و قلبشان را.

وقتی کسی اشتباه می‌کند، به جای پرسیدن «چه کسی مقصر است؟»، بپرسید «از این اتفاق چه چیزی یاد گرفتیم تا دوباره تکرار نشود؟». فضایی بسازید که در آن سکوت به معنای رضایت نباشد.

فرهنگ، سرمایه‌گذاری است، نه هزینه

در نهایت، فرهنگ یک پروژه با نقطه پایان نیست؛ باغی است که به رسیدگی روزانه نیاز دارد. فرهنگی که در آن افراد احساس امنیت، احترام و تعلق می‌کنند، بهترین نتایج را خلق می‌کند.

به جای تمرکز بر مزایای سطحی و زودگذر، روی چیزهایی سرمایه‌گذاری کنید که واقعاً زندگی کارمندان را بهتر می‌کند. ارائه بسته های رفاهی کارکنان که به سلامت، معیشت و آسایش آن‌ها کمک می‌کند، هزاران بار بلندتر از یک میز فوتبال دستی، فریاد می‌زند که «شما و خانواده‌تان برای ما مهم هستید».

امروز با یک قدم کوچک شروع کنید: از یکی از همکارانتان برای کار خوبش به طور مشخص تشکر کنید. در جلسه بعدی، اول از ساکت‌ترین فرد تیم نظرش را بپرسید. کوچکترین قدم‌ها، پایدارترین فرهنگ‌ها را می‌سازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه ترین مقالات

درخبرنامه ما عضو بشوید...

برای دریافت جدیدترین مقالات، رویداد ها و نکات تخصصی در زمینه دیجیتال مارکتینگ، همین حالا عضو خبرنامه فایند مارکت بشوید.

پربازدیدترین مقالات